بیایید به معنای مهاجرت و انقلاب اشاره کنیم.
مهاجرت: فرایند آمدن به طور دائم یا موقت در کشوری که مال شما نیست.
انقلاب: تغییر بزرگی در شرایط ، شیوه های کار ، عقاید و غیره که بر تعداد زیادی از افراد از زوایای مختلف تأثیر می گذارد.
مردم هزاره از لحاظ تاریخی خویشتندارترین گروه قومی هستند و حتی با وجود راه اندازی افغانستان مدرن شاهد پیشرفت های جزئی در این شرایط بوده اند. تبعیض علیه این قوم ملت قرن ها توسط پشتون ها و دیگر اقوام ادامه داشته است. بر اساس برآوردها بیش از نیمی از جمعیت کل مردم هزاره از روستاهای خود بیرون رانده شدند ، از جمله 62 درصد آنها قتل عام شدند. "تأیید چنین برآوردی دشوار است ، اما خاطره فتح هزارستان توسط عبدالرحمان خان مطمئناً در میان خود هزاره ها زنده است و بر روابط آنها با دولت افغانستان در طول قرن بیستم تأثیر زیادی گذاشته است. هند بریتانیایی ، که به شدت درگیر افغانستان بود ، چنین شخصیت بزرگی را مستند نکرده است. برخی دیگر ادعا می کنند که هزاره ها به دلیل فقر و در جستجوی کار بیشتر در قرن بیستم ، شهر خود هزارستان را ترک کردند. اکثر این هزاره ها به بلوچستان همسایه مهاجرت کردند. دولت انگلستان هند آنها را اسکان دائم داد. دیگران در مشهد و اطراف آن ، که در استان خراسان ایران است ، مستقر شدند.
هزاره های افغانستان با استبداد شدید سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و سلب حقوق اولیه شهروندی روبرو بودند.
در سالهای اولیه ، هزاره ها به کشورهای مختلف غربی و استرالیا مهاجرت کردند. هزاره ها صفحه جدیدی از تاریخ باشکوه را در استرالیا باز کرده اند. با اطمینان می توان پیش بینی کرد که این مهاجرت هزاره ها را به انقلاب آموزشی ، انقلاب فرهنگی ، انقلاب اقتصادی و موارد دیگر سوق می دهد. استرالیا چهارمین جمعیت هزاره در جهان است که بیش از 100000 نفر تخمین زده می شود. اکثریت این هزاره ها پس از فرار از آزار و تبعیض و تبعیض در سرزمین مادری خود ، از افغانستان ، پاکستان و ایران در جستجوی پناهگاهی امن مهاجرت کرده اند.
هزاره هایی که طی چندین سال وارد استرالیا شده اند اکنون با کار در سازمانهای مختلف بخش دولتی و خصوصی و افتتاح مشاغل جدید در شهرهای مختلف آنها را به خوبی در این کشور مستقر کرده اند. حومه جنوب شرقی ملبورن ، داندنونگ ، بزرگترین منطقه هزاره در استرالیا محسوب می شود. سیدنی پس از آدلاید ، بریزبن و پرت دومین جمعیت هزاره ها را در خود جای داده است. هزاره ها که فاقد شرایط و تحصیلات پایین هستند ، بیشتر در استرالیا مشغول کار هستند. با این وجود ، برخی از آنها که تحصیلات بالایی دارند ، در سازمانهای مختلف پست های طمع کارانه ای دارند. همانطور که آنها سازمانی به نام "فدراسیون هزاره استرالیا" در استرالیا تاسیس کرده اند.
هزاره ها در ابتدا به دلیل کشوری سخت در شهر استرالیا به عنوان یک کشور سخت کوش شهرت بسیار خوبی کسب کرده بودند که به تدریج از بین رفت و شروع به کار کردند و نقش خود را در تقویت اقتصاد استرالیا بازی کردند. اما ، دولتهای پی در پی استرالیا به همان اندازه مسئول این وضعیت و ارتقاء روند تکیه بر کمک هزینه زندگی هستند ، زیرا بسیاری از افرادی که از پیوند مرکز سود می برند ، بر این عقیده اند که به همراه خانواده هایشان پول بیشتری دریافت می کنند. نسبت به کار پنج روز در هفته از صبح تا عصر. این خلأ در سیستم هنوز وجود دارد که باید برای برطرف کردن مردم از این چاره رفع شود.
به عبارت دیگر ، هزاره ها باید از آثار اجتماعی در همه جا استقبال کنند و باید از نظر اقتصادی ، اجتماعی در کشورهایی که در آن زندگی می کنند ، مشارکت داشته باشند. وابستگی به دولتها و کار نکردن در بخشهای عمومی راه درستی نیست. جامعه هزاره ها باید در هر مرحله ای که انتظار می رود نقش مناسب خود را ایفا کنند. فرقی نمی کند استرالیا ، سوئد ، دانمارک ، آلمان ، آمریکا در هر کجا باشد. نسل جدید باید واقعاً به این مفهوم احترام بگذارد: "بهتر است گرسنه باشید نه بی سواد." اگر والدین هزاره ها نادان بودند ، آنها خود را شبانه روز و شبانه روز کار می کردند تا بی سواد نباشیم. علیرغم اینکه آنها نادان بودند ، اما آنها همیشه برای تحصیل ، منافع ملی برای همه ملت ها ، حقوق مدنی برابر و جهانی بهتر برای همه ارزش قائل بودند. به عنوان مثال ، والدین من بی سواد هستند ، اما آنها همیشه به من انگیزه می دادند تا درس بخوانم و برای کارهای خوب قلم داشته باشم. آنها همیشه معلم واقعی من بوده اند تا مرا راهنمایی کنند تا حقایق را بنویسم ، دیگران را هرگز فراموش نکنم ، همیشه به اقلیت های دیگر کمک کنم و هرگز اشتباه نکنم.
ملت هزاره یکی از گسترده ترین اقلیت های جهان است که جمعیت آن در سراسر جهان 16 میلیون نفر تخمین زده می شود. پراکندگی هزاره ها در سراسر جهان تأثیرات مثبت و منفی دارد. هزاره ها در سراسر جهان وجود دارند ، اما هیچ حزب دموکراتیک سیاسی جهانی تاسیس نکرده اند ، بنابراین هنوز در بین ملل جهان فراموش شده اند.
با این حال ، هزاره ها و یهودیان در قرون جدید سابقه تقریباً مشابهی دارند. یهودیان نیز مورد آزار و قتل عام قرار گرفتند ، مانند هزاره ها نیز در طول 1880-1885 توسط استبداد عبدالرحمان خان. اما همه یهودیان در سراسر جهان برای یافتن راه حلی برای آینده خود گرد هم آمدند و از آموزش و پرورش به سیاست ، جامعه ، اقتصاد و فرهنگ پرداختند. آنها می توانند طی چند دهه دوباره خود را تثبیت کنند. آنها می توانند اسرائیلی را در قلب فلسطین ایجاد کنند ، جایی که در هنگام فتوحات عرب ها اخراج شدند. نکته کلیدی شکوفایی آنها داشتن "حزب دموکراتیک سیاسی بین المللی" بود که توسط دانشمندان و رهبران یهودی واقعی ، صادق و باهوش تاسیس شد. یکی از بهترین حزب های یهودی ، کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل (AIPAC) در آمریکا است که لابی اسرائیل است.
سایر ملت ها هزاره ها را ایرانی ، افغان ، پاکستانی و یا از هر قوم دیگری می دانند. ما در بین ملل جهان فراموش شده ایم. اگر بی رحمی تاریخ سرزمین ما ، هویت ملی ، تاریخی و فرهنگی ما را اشغال کرده است ، به این معنی نیست که پایان ما است. ما باید تمام تلاش خود را بکنیم تا تاریخ ، فرهنگ خود را بازسازی کنیم و خود را به 3000 سال قبل از میلاد متصل کنیم. بنابراین می گوید: "تاریخ شخصیت می سازد و شخصیت تاریخ می سازد." اکنون هزاره ها در قدم اول (آموزش) هستند. آنها واقعاً باید خود را به خوبی آموزش ببینند و برای ایجاد دنیایی بهتر در کنار سایر ملل پیش روند. آنها همچنین باید بر روی هویت ملی و فرهنگی خود کار کنند زیرا این حق مدنی هر ملت است. چنین دستاوردهایی را می توان با داشتن "بنیاد دموکراتیک جهانی" برای معرفی این قوم فراموش شده به جهان به دست آورد.
هویت اول ما انسانیت است و هویت ملی ما هزاره است ، بنابراین ما نژادپرستی ، کشتار قومی ، فرقه های فرقه ای و خشونت را محکوم می کنیم. دین ما رفاه و رفاه بشریت است و سیستم ما سکولار است.
